مثلا من میگم
عسلم بیا بغلم
بعد شما میگین بابا این یارو منظورش ازعسل اش بوده مام میگیم باشه آقا قبول
پس X شد:عسل....................Y شد:معشوقه ........ حالا رابطه:
معشوق مانند عسل است...خب تساوی برقراره؟؟؟ بعله پس استعارست
یا: به صحرا شدم عشق باریده بود
من:مگه عشق میباره؟؟؟
شما: نه اون بارونه که میباره
من:خب میشه گفت عشق مانند بارون میباره آیا؟؟پس آرایه ما استعارست
توی ایهام X و Y جفتشون میتونن به جای هم به کار برن وشما هیچ جوره نمیتونی منو قانع کنی که فقط یکیش مد نظره یعنی قشنگ میشه جفتشونو تو عبارت به کار برد و یه جورایی ما به ابهام میفتیم که حالا X درسته یا Y
در این صورت آرایه ما ایهام هست
مثال: چو یوسف کسی با صلاح وتمییز
به یکسال باید که گردد عزیز
خب حالا اون عزیز معنیش پادشاه مصره یا همون عزیز خودمون؟؟؟
آره دیگه جفتش میتونه باشه ونمیشه با قاطعیت گفت دومی یا اولی مد نظره پس ایهام هست
معرکه فراموش نشه